فهرست مطالب :
» مقیاس (Scale)
» سیستم تصویر(Map Projection)
» جنرالیزه کردن (Generalization)
» طراحی (Design)
» ترسیم و تولید (Map Produce)
» انواع کارتوگرافی
» نقش کارتوگرافی در تهیه نقشه
» اهمیت کارتوگرافی
» تحول در کارتوگرافی
» علل تغییر آهسته کارتوگرافها طی زمان
» آینده کارتوگرافی
مبانی و اصول کارتوگرافی
کارتوگرافی به صورت سنتی بعنوان علم و هنر ترسیم نقشه تعریف شده است. نقشه ها بصورت سنتی بوسیله مداد و کاغذ ترسیم میشدند ولی گسترش و مزایای کامپیوترها، کارتوگرافی را متحول کرده است. بیشتر نقشه های کیفی _ تجاری هم اکنون توسط نرمافزارهای نقشه کشی از انواعCAD,GIS و دیگر نرم افزارهای خاص کارتوگرافی می باشد، تهیه می گردند که این عمل خود باعث استفاده موثر از تصاویر دورسنجی و GIS (سیستم های اطلاعات جغرافیایی) می گردد.
نقشه ها ابزارهای بصری(Visual) دادههای مکانی هستند. دادههای مکانی خود از اندازه گیریها حاصل شده و در پایگاههای داده برای مقاصد متنوعی نگهداری میشوند. امروزه روند تهیه نقشهها به سمت کنار گذاشتن روشهای آنالوگ تهیه نقشه و حرکت در جهت ایجاد و گسترش روشهای دینامیکی میباشد که میتوانند نقشه ها را بصورت رقومی درآورند.
کارتوگرافی را به صورت مختصر هنر، علم و تکنولوژی ساختن نقشه از زمین و یا سایر کرات آسمانی تعریف مینمایند. ولی معنی واقعی کارتوگرافی چیزی بیش از این بوده و شامل ساختن(ثبت دادههای مکانی بر روی نقشه ها)، مطالعه و حتی روشهای استفاده از نقشه هاست. در دنیای امروز کارتوگرافی بسیار گستردهتر از نمایش مرزهای سیاسی،خط سیر ترابری و حمل و نقل می باشد.
لازم به ذکر است، قدیمیترین نقشههای شناخته شده متعلق به پنج هزار سال قبل است. نقشه ها با روش ها و کاربردهای علمی به صورت فزایندهای در قرون 17، 18و 19 میلادی گسترش یافتند. بسیاری از کشورها تحت پوشش برنامههای نقشهبرداری بین المللی قرار دارند. تا قبل از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها دارای اطلاعات بسیار کمی در خصوص ترسیم نقشههای مناطق مختلف بودند. بعد از پدیدار شدن سیستمهای اطلاعات جغرافیایی(GIS) در دهههای 1980-1970 تغییرات بسیار زیادی در الگوهای کارتوگرافی سنتی پدید آمد.
اصول کارتوگرافی:
اصول کارتوگرافی طبق نظر رابینسون(Robinson) به شرح زیر می باشد:
الف) مقیاس (Scale) / سیستم تصویر(Map Projection) / جنرالیزه کردن (Generalization).
ب) طراحی (Design) / ترسیم و تولید(Map Produce).
مقیاس (Scale):
کلیه نقشهها از واقعیت کوچکترند، پس اولین تصمیم کارتوگراف به تعیین نسبیت(ابعاد) بین واقعیت و نقشه اختصاص مییابد. این نسبت، اصطلاحا مقیاس خوانده می شود.
سیستم تصویر(Map Projection) :
نقشهها به طور کلی نشاندهنده وضع نسبی ابعاد پدیدهها هستند. سه مشخصه پدیدههای فضایی عبارتند از: طول، عرض وارتفاع. بدین ترتیب یکی از اهداف کارتوگراف بهره گیری از تصویری است که بوسیله آن بتوان ابعاد سه گانه سطح کروی را روی سطح مسطح منتقل نمود. البته این انتقال باعث ایجاد تغییرات اجتناب ناپذیری در جهت، فاصله، مساحت و شکل می گردد. فرایند انتقال سطح کروی برسطح مسطح، اصطلاحا بنام "سیستم تصویر نقشه" معروف است. این سیستم باید برای تمام نقشه ها انتخاب گردد. به علاوه هر نقشه دارای سیستم مختصات مبنایی است که به شبکه مختصات صفحهای موسوم است.
شکل فوق نشاندهنده سیستم تصویری UTM است که جهان را به 60 زون تقسیم میکند.
جنرالیزه کردن (Generalization):
جنرالیزه کردن یا خلاصه نمودن اطلاعات یکی از مشکلترین عملیات کارتوگرافی محسوب می شود. واقعیتهای موجود در نقشه، در مواقع ضروری باید ساده گردند و اطلاعات لازم باید طوری نشان داده شود که در رابطه با هدف نقشه از نظر تصویری و نمایش، کم و بیش مورد تاکید قرار گیرند. اطلاعات آماری موجود در نقشه نیز باید به نحوی خلاصه و پرورانده شود که نمایانگر ویژگی اصلی اطلاعات باشند.
تصویر فوق سیستم نرمالیزه کردن جهانی را نمایش می دهد(Nominal Or Generationg Globe)
طراحی (Design):
این قسمت از کار شامل مراحل مختلفی است. تصمیمگیری در مورد روشهای نمایش، اندازه و نوع حروف، ضخامت خطوط، رنگ و سایه روشن، علائم، راهنمای نقشه و ایجاد هماهنگیهای لازم بین عناصر مختلف گرافیکی از جمله مراحل فوق است.
ترسیم و تولید (Map Produce):
در قدیم رسم بر این بود که نقشه با مرکب و قلم ترسیم میشد. توسعه و تکامل روش ترسیم اسکرایبینگ (scribing)، اختراع کاغذ های پلاستیک، فیلمهای عکاسی، روشهای چاپ نمونه و سایر عملیات فنی باعث گردیده که دو مرحله ساختن، تولید و چاپ نقشه طوری به هم آمیخته گردند که فکر تفکیک آنها از هم غیر ممکن گردد.
نقشهها ابزارهای اولیه نمایش ارتباطات مکانی بوده بنابراین اسناد بسیار مهمی هستند. چند عنصر کلیدی برای تهیه نقشهها وجود دارد که به بیننده در درک بهتر ارتباطات نقشه، کمک می کند. این عناصر کلیدی عبارتند از:
1) چهارچوب یا قالب دادهها (Data Frame):
چهارچوب داده بخشی از نقشه است که بصورت لایههای داده نمایش داده میشود. این بخش مهمترین قسمت نقشه است. در مثال آورده شده، چهارچوب دادهها در برگیرنده اطلاعات مربوط به مرزهای سیاسی ایران در خاورمیانه میباشد.
2) راهنمای نقشه (Legend):
راهنما، رمز گشای چهارچوب دادهها در نقشه است. بنابراین بصورت متداول به عنوان کلید معرفی میشود. توضیح جزئیات هر رنگ، بصورت نماد یا رده بندی در این بخش توضیح داده میشود. در راهنمای زیر، واحدهای سنگشناسی نقشه در قسمتهای مختلف بوسیله رنگهای متفاوت تقسیم بندی شده و نشان میدهد هر رنگ مربوط به کدام واحد زمینشناسی بوده و دارای چه سنی میباشد. بدون این راهنما، رنگها هیچ مفهومی برای بیننده نخواهد داشت. راهنما به بیننده اطلاع میدهد که بیشترین و کمترین تمرکز جمعیت در کدام مناطق ایران وجود دارد.
3) موضوع (Titel) :
موضوع بسیار مهم است، چرا که توضیحی فوری و مختصر درباره شرح نقشه به بیننده میدهد. عنوان، به سرعت موضوعی که بر اساس آن نقشه تهیه شده و موقعیت دادهها را اطلاع میدهد. در مثال آورده شده موضوع نقشه "ذخایر معدنی در برگه میامی" میباشد.
4) جهت شمال(North Arrow) :
هدف این علامت یا نشانه مشخص نمودن جهات جغرافیایی است و به بیننده امکان میدهد نقشه را بر اساس شمال جغرافیایی توجیه نماید. بیشتر نقشهها جهت شمال را در بالای صفحه نشان میدهند.
5) مقیاس(Scale) :
مقیاس ارتباط بین قالب دادهها با اندازههای آنها، در دنیای واقعی را شرح میدهد. انتخاب مقیاس از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا مقیاس باعث ایجاد فضایی در نقشه میگردد که در آن قسمتی از واقعیتها به صورت خلاصه گنجانده میشود.
مقیاس در حقیقت توصیف یک نسبیت است که ممکن است واحد به واحد یا از یک واحد اندازه گیری به یک واحد دیگر نشان داده شود. بنابراین مقیاس 1:10000 نشان می دهد هر واحد از نقشه معرف 10000 واحد از دنیای واقعی است. به عنوان مثال: 1:10000 با واحد اینچ بدین معنی است که هر واحد نقشه مساوی با 10000 اینچ در دنیای واقعی میباشد. روش دوم برای نمایش مقیاس، مقایسه با دیگر انواع واحدها است. برای مثال:1:100 بدین معناست که هر واحد اندازه بر روی نقشه 100 فوت در جهان واقعی است. این نسبت همان 1:1200(1فوت=12 اینچ) است. علاوه بر موارد گفته شده، نسبت میتواند بصورت گرافیکی در فرم Scale Bar مقیاس خطی نیز قرار گیرد. همچنین نقشههایی که مقیاس ندارند باید دارای نشان N.T.S باشند که به مفهوم "مقیاس نشده است" میباشد.
در شکل فوق مقیاس خطی بر اساس کیلومتر تقسیمبندی گردیده است.
6) رونگاشت:(Citation)
این بخش از نقشه اطلاعات مهمی را شامل میشود(Meta Data). در این قسمت از نقشه، توضیحاتی درباره منبع و مبلغ، اطلاعات پروژه و هرگونه توصیفی که مورد نیاز است، جای میگیرد. درمثال زیر، رونگاشت، منبع و تاریخ دادهها را مشخص می کند. رونگاشت به بیننده کمک میکند تا استفاده از نقشه را برای اهداف خویش تعیین نماید.
7) مرزها(Border) :
قرارگیری مرزها در نقشه به محصور کردن تمام عناصر نقشه کمک مینماید. به علاوه، مرزهای داخلی، عناصر نقشه را طبقهبندی مینماید. مرزها همچنین حدود خارجی نقشه را معین میکنند.
8) تصویر کلی نقشه(Overview map) :
تمرکز بر روی یک ناحیه، نمایی کلی از منطقه به خصوص برای جهت یابی بینندگانی که با منطقه مورد نظر آشنا نیستند، ارائه خواهد نمود. به علاوه، این تصویر کلی یک مفهوم بصری راجع به قرارگیری ناحیه مورد مطالعه در منطقهای که آن را پوشش می دهد، در اختیار بیننده قرار میدهد.
9) شبکه مدارها و نصف النهارها وخطوط راهنما (Graticules and Indexes) :
شبکه مدارها و نصف النهارها، شبکهای است که در زیر لایه چهارچوب دادهها قرار میگیرد. این شبکه میتواند به صورت خطوط طول و عرض جغرافیایی قرار گرفته و به جهتگیری بیننده در نقشه کمک کند.این خطوط راهنما، به صورت یک دسته سلولهای قراردادی در نقشه بوده و به عنوان یک راهنمای کمکی، بیننده را در بخش خاصی از نقشه راهنمایی میکنند.
البته عناصر دیگری مانند متن، نمودارها، تصاویر و ... نیز میباید به نقشه اضافه شوند تا از لحاظ کارتوگرافی کامل گردد. به عنوان مثال میتوان از علامتهای اختیاری(Optional Elements) نام برد.بیشتر این نشانهها با اینکه الزامی نیستند میتوانند برای کمک به بیننده اضافه شوند.
انواع کارتوگرافی:
تکنولوژی کارتوگرافی دائما درحال تغییر است و این تغییرات به منظور پاسخگویی به تقاضای نسل جدید نقشه برداران و تهیهکنندگان نقشه هاست. اولین نقشهها بصورت دستی و با قلممو روی پوست ترسیم شدند، بنابراین دارای تنوع در کیفیت و محدودیت در توزیع بودند. امروزه تجهیزات رقومی جدید، امکان صحت بیشتر و قابلیت نگهداری دیجیتالی را در اختیار تهیهکننده قرار میدهد.برای درک نقشههای پایه، کارتوگرافی به 2 دسته عمده تقسیم بندی میشود:
1) کارتوگرافی عمومی(عام).
2) کارتوگرافی موضوعی(خاص).
3) کارتوگرافی عمومی(عام(.
نقشههای عمومی منابع و موقعیتهای زیادی را ارائه میدهند و عموما به صورت سری تولید میشوند. برای مثال: نقشههای توپوگرافی با مقیاس 1:24000 سازمان زمینشناسی امریکا با نقشههای توپوگرافی 1:50000 کانادایی قابل مقایسه هستند. در حقیقت کارتوگرافی عام، هنر و فن آفرینش نقشه است که کلیه مراحل تهیه نقشه یعنی ژئودزی، عملیات زمینی، فتوگرامتری، ترسیم و چاپ را شامل میشود.
کارتوگرافی موضوعی(خاص):کارتوگرافی موضوعی، شامل نقشههایی با موضوعات جغرافیایی خاص و انتقال آن به کاربران خاص می شود و تمام مراحل بعد از برداشت زمینی، فتوگرامتری یا به عبارت دیگر، اطلاعات اولیه برای تهیه نقشه را شامل میشود. در حقیقت، این مرحله قسمت اعظم کار تهیه نقشه محسوب می گردد. کارهایی از قبیل تنظیم پیش نویس، ترکیب اطلاعات و استفاده از نقشهها و مدارک مربوطه، انتخاب شبکه، تعیین علائم و نوشتهها، هماهنگی اطلاعات موجود در نقشه، طراحی اطلاعات حاشیه نقشه، انتخاب روش ترسیم، چاپ و تکثیر، مراحل مختلف کارتوگرافی خاص را تشکیل میدهد.
نقش کارتوگرافی در تهیه نقشه:
حاصل کار نقشهبرداری، چه زمینی و چه هوایی، پیشنویسی است که اطلاعات مورد نظر روی آن به صورت ناقص و گنگ پیاده می شود. چنین پیشنویسی در اختیار کارتوگراف قرار میگیرد. او با استفاده از اصول و مبانی سیستم ارتباطی و طراحی نقشه با دمیدن روح در آن، عوارض و اطلاعات را گویا ساخته تا به راحتی برای همگان قابل فهم گردد. در حقیقت از دیدگاه فنی، کارتوگرافی مراحل پایانی کار تهیه نقشه است.
نقشهای که بوسیله نقشه بردارن و یا فتوگرامتریستها به کارتوگراف واگذار میشود، مجموعهای از نقاط ، خطوط و علائم است که قابل درک برای کلیه استفاده کنندگان نیست. این پیشنویس که اغلب به شکل مدادی است از لحاظ هندسی دارای دقت بوده، لیکن از نقطه نظر نمایشی و هنری ارزش چندانی ندارد. کارتوگراف بااطلاعاتی که در زمینه هدف نقشه و میزان اهمیت عوارض کسب میکند مبادرت به طراحی و برنامهریزی برای ساخت و تولید نقشه خواهد کرد. گرچه هر کدام ازمراحل کارتوگرافی جداگانه انجام می شود، ولی طراحی کلی و برنامهریزی یا به عبارت دیگر دستورالعمل اجرایی و گردش کار کلیه عملیات در ابتدای امر صورت می گیرد.
بسته به موارد مختلف، ممکن است بعضی از مراحل عملیاتی کارتوگرافی حذف یا اضافه شود. اما موضوع و هدف نقشه هرچه باشد به طور کلی عملیات کارتوگرافی شامل مراحل زیر خواهد بود:انتخاب نوع و اندازه برای علائم نقطه ای، خطی و سطحی، تصمیمگیری در مورد نوع و اندازه اعداد و نوشته ها، تعیین رنگ برای نقشههای رنگی یا سایه روشن برای نقشههای یک رنگ، طراحی حاشیه و راهنمای نقشه، تعیین انواع شبکه، انتخاب قطع و فرم عرضه نقشه، انتخاب تکنیکهای ترسیم و بالاخره تصمیم گیری در مورد تولید، چاپ و تکثیر نقشه.
اهمیت کارتوگرافی:
-کارتوگرافی مرز بین رسم و نقشه را ترسیم میکند.
-کارتوگرافی میتواند در تجزیه مسائل به کار رود.
-کارتوگرافی درک بهتر پدیده ها یا حالات را ممکن میسازد.
-کارتوگرافی مفاهیم لازم برای اکتشاف را فراهم میآورد.
-کارتوگرافی مفاهیم مورد نیاز اندازه گیری و نظارت را فراهم می آورد.
-کارتوگرافی در تصمیم گیری شرکت دارد.
تحول در کارتوگرافی:
-تکنولوژی، کارتوگرافی را به جلو سوق میدهد.
-اینترنت، توزیع محصولات کارتوگرافی را افزایش داده است.
-غیر کارتوگرافها، استفاده کنندگان اصلی محصولات کارتوگرافی هستند.
-عموم جامعه متقاضی محصولات عمومی کارتوگرافی میباشند.
-کارتوگرافی موضوعی بسیار رشد یافته است.
علل تغییر آهسته کارتوگرافها طی زمان :
-روند تکنولوژی، از قابلیت درک آن پیش افتاده است.
-مولفههای نقشه با ارکان زیادی تغییر میکنند.
-دادههای حاصل از نتایج بدست آمده، هشدار میدهند که ارزش کارتوگرافی در آینده کم خواهد شد.
-کاربران زیادی از محصولات کارتوگرافی سنتی پیروی نمیکنند.
-عموم مردم به کارتوگرافی ارزش نمینهند.
آینده کارتوگرافی:
-توسعه اخلاق کاری، که مشوق دقت کارتوگرافی در مواجه با تنوع و افزایش تقاضای عمومی باشد.
-تحت کنترل درآوردن عناصر بصری برای استفاده در تکنولوژی جدید. همچنین، همکاری در تحقیقات، کاربردها و آموزش در زمینه کارتوگرافی.
-ایجاد زمینههای بیشتر برای استفاده از کارتوگرافی