این متن برای پاسخ به سوالات مکرر یکی از دوستان بازدید کننده است . قبل از پاسخ به سوالات این عزیز باید بگویم در علم زمین شناسی باید یک جانبه نگری را کنار گذاشت و بسیاری از عوامل و رویدادها و کوچکترین مطالب را کنار هم گذاشت تا به جوابی قانع کننده رسید . این متن نمو نه بسیار کوچکی از مطلب فوق الذکر است.
آرکوز در طبق بندی فولک عبار ت است از سنگی که بیش از 25 درصد ذرات ان را فلدسپات تشکیل داده و نسبت بین F/R از 3/1 بیشتر باشد.پس لازمه تشکیل آرکوز وجود فلدسپات ها می باشد . حال تاثیر عوامل مختلف را در تشکیل فلدسپات ها بررسی می کنم . فلدسپات ها در سنگ های آواری از نظر اهمیت در درجه دوم و بعد از کوارتز قرار دارد . زیرا به علت داشتن رخ ،مقاومت کمتری نسبت به کوارتز در مقابل عمل فرسایش دارند و در اثر عوامل شیمیایی به کانی های رسی تجزیه می شوند به همین دلیل ، میزان دانه های فلدسپات در رسوبات رودخانه ای به ویژه سیکل اول به مراتب بیشتر از ماسه های ساحلی و تپه های شنی است . فلدسپات ها در سنگ های آذرین و دگرگونی بطور فراوان یافت می شود .بدین جهت در حدود 10 تا15 درصد رسوبات آواری عهد حاضر را تشکیل می دهند.
تاثیر آب و هوا در برجای ماندن فلدسپاتها :
تغییرات آب و هوایی در میزان بارندگی موثر است و فاکتوری برای هوازدگی محسوب می شود .میزان بارندگی هم به عرض جغرافیایی بستگی دارد و کنترل کننده آب و هوا در ارتباط با چرخه های جوی می باشد.
در آب و هوای مرطوب ،کانی های که دارای ثبات شیمیایی کمتری هستند( برای مثال فلدسپاتها) تجزیه می شوند ولی در آب و هوای گرم و خشک این کانی ها تجزیه نشده و به صورت ذراتی در اندازه گراول یا ماسه تخریب حاصل می نمایند . فلد سپاتها بعد از تجزیه شدن ،کانی های رسی را تشکیل می دهند که به صورت مواد معلق در آب از منشا به حوضه رسوبی حمل می شود . میزان بارندگی و درجه حرارت در منطقه به رشد گیاهان نیز کمک می کند . ریشه گیاهان در زمین دو عمل انجام می دهد ،یکی این که باعث افزایش تجزیه شیمیایی و کاهش اندازه ذرات سنگ می گردند و دیگری این که باعث بهم فشرده شدن رسوبات دراطراف خود می شوند و عمل تخریب در منطقه را کاهش می دهند .با افزایش میزان بارندگی پوشش گیاهی زیاد شده مقدار هوازدگی فیزیکی را کاهش می دهد . ارتباط بین مقدار بار رسوبی حاصل و میزان بارندگی بطور مستقیم است .
فلدسپات ها قبل از تجزیه شدن در منشا توسط فرایند های هوازدگی مکانیکی شکسته شده و به صورت ذرات آزاد توسط جریان آب از منطقه خارج شوند که این خود به عوامل زیر بستگی دارد :
1) توپو گرافی : اگر اختلاف ارتفاع زیاد باشد ،آب و هوا نقش مهمی را در تجزیه فلدسپاتها نخواهند داشت و فلدسپاتها قبل از تجزیه شدن توسط فرایند های هوازدگی مکانیکی خرد شده و در مسیر جریان آب قرار می گیرند .
2) آب و هوا : در آب و هوای خشک ، تجزیه شیمیایی خیلی کم صورت می گیرد ،زیرا گیاهان خیلی کم بوده و هوازدگی مکانیکی از اهمیت زیادی بر خوردار است و در چنین آب و هوایی توپو گرافی اثر چندانی نخواهد داشت .
3) یخچال ها : تخریب توسط یخچال ها باعث می شود مقدار زیادی از سنگ های فلدسپات دار منطقه کنده ( توجه کنید که در صورت وجود سنگ های فلدسپات دار و در صورت عدم وجود این سنگ ها مسلما در هر نوع آب هوایی هم نمی توان آرکوز داشت )شده و قبل از تجزیه در مسیر حرکت توسط یخ ها حمل گردد .
شرایط تشکیل انواع آرکوز :
1) آرکوز آب و هوایی : در شرایط آب و هوایی گرم و خشک و یا سرد و خشک و سکون نسبی تکتونیکی (مهم ، توجه کنید )
2) آرکوز تکتونیکی : در مناطق فعال از نظر تکتونیکی آرکوز نابالغ که دارای ماتریکس و نیز به رنگ قرمز است وجود دارد .
3) آرکوز پی : این نوع آرکوز در مناطق حاوی سنگ های گرانیتی پس از پیشروی دریا ایجاد می شوند . این ماسه سنگ ارکوزی ایجاد شده غنی از فلدسپات می باشد و به ان آرکوز پی می گویند و از نظر چینه شناسی سطح تماس ایجاد شده توسط آرکوز پی از نوع ناپیوستگی آذرین پی است .
کلیه فرایندهایی که به پیدایش سنگهای آذرین منتهی میشود ماگماتیسم نامیده میشود و شامل مراحل ذوب، جابجایی و انتقال، انجماد و حتی هضم است. این واژه، از کلمه ماگما مشتق شده و شامل کلیه سنگهایی است که ترکیب سیلیکاته دارند و از حالت مایع به انجماد رسیدهاند.
ادامه مطلب ...ســنگهای اولترامافیک درسیسـتم رده بندی QAFPM سنگهایی هستند که بیش از 90 درصد سـازنده M دارند که M شـامل کانیهای مافیک ( آمفیبولها ، میکاها ، الیوین ها ، پیروکسـن ها و سـرپانتین ها) ، آپاتیت ، کانیــهای کربناته اولیه ، اکســیدهای آهن- تیتان ، گارنتها ، ملی لیت ،مونتی سلیت ، اســپینل ها ، ترویلیت ، عناصر ناتیف ، سـولفیدها و کانیهای فرعی از قبیل زیرکن است. اغلب پترولوژیست ها این تعریف را تغییر داده، این گروه را سـنگهایی می دانند که ضریب رنگی(یعنی مقدار M) آنها بیش از 70 باشد ( ویلی a1967) . در هر حال، توصیه میگردد که سنگهایی با مقدار M بیش از 70 را ملانوکرات بنامیم(مثلا گابروی ملانوکرات گابروئی است که مقدار M آن بین 70 تا 90 در نوسان است). بخش قابلتوجهی از سنگهای اولترامافیک، اصولاً از الیوین، ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن تشکیل شدهاند. این سنگها را میتوان با استفاده از شکل مجدداً تقسیمبندی کرد.
* ملانوکرات یا سنگ های تیره رنگ سنگهایی هستند که بین 60 تا 90 درصد کانی های تیره دارند.
که به اســتثنای کوماتئیت های پریدوتیتی و بعضی از پیکریت ها ، سنگهای اولترامافیک تمام متبلور هستند و بدین ترتیب با استفاده از داده های مودال می توان آنها را براحتی در گروه سنگهای اولترامافیک دسته بندی نمود. اغلب سنگهای اولترامافیک اصولا از الیوین ، ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن ساخته شده اند و با استفاده از شکل می توان آنـها را طبقه بندی کرد. پیروکسنیت ها که در قاعده این نمودار قرار می گیرند (مثل ارتوپیروکسـنیت ،و بستریت و کلینوپیروکســنیت) معمولا بیــش از 44 درصد 2 Sio دارند و بنابراین اولترامافیک هســتند و نه اولترابازیک. برعکس ، پریـدوتیت ها در وسـط این نمودار قرار می گیرند و معمولا کمتـر از 44 درصد Sio2دارند و از این رو هم اولترامافیک می باشــند و هم اولترابازیک . اغلب سـنگهای اولترامافیک دیگر از قبیل کـــربناتیت ها، هورنبلندیت ها ، کیمبرلیت ها ، ملیلیتیت ها ، ملیلیتولیت ها ، کوماتئیت های پریدوتیتی و پیکریت ها اولترابازیک هستند و ســرانجام بعضی از آلکالن اولترابازیک می باشـند و نه اولترامافیک . ژاکوپیرانژیت ها ( پیروکسنیت های نفلین دار) وسـنگهای ملیلیتی اولترامافیک در این میان استثناء هسـتند . یک گروه جالب دیگر از ســنگهای اولترامافیک اکلوژیت ها می باشند. ترکیب عناصر اصلی این سنگها مشـابه بازالت ها بوده ولی به علت تبلور آنها در شرایط فشار زیاد ، کانیهای اصلی آنها گارنت ( آلماندن- پیروپ) و پیروکسـن سدیک ( امفاسیت) است.
سنگ های اولترامافیک در سـری های سنگی بسیار متنوعی یافت می شوند. تصور بر این است که این گروه ، ترکیب اصلی سنگهای گوشـته و هسته زمین را تشکیل می دهند. به علاوه در برخی از ایالات سنگ شناسی مختلف ، در پوسته بیرون زدگی دارند. اغلب شهاب سنگها (مانند کندریتها و آهنی ها) و احتمالا اغلب شبه سیارات دارای ترکیب اولترامافیک می باشند. برای سـهولت در امر مطالعه این سنگها- که از نظر فراوانی، سن ، ترکیب ، توزیع و منشا بسیار متفاوتند - بهتر است آنها را به گروههای زیر تقسیم نمود:
الف) سنگهای گوشته و زینولیت های این سنگها.
ب) سنگهای هسته و شهاب سنگ های آهنی.
ج) شهاب سنگهای سنگی اولترامافیک و شبه سیارات.
د) پیکریت ها.
ه) کوماتئیت های پریدوتیتی.
و) مناطق اولترامافیک در توده های نفوذی لایه لایه.
ز) سنگهای اولترامافیک کف اقیانوس.
ح) توده های نفوذی اولترامافیک کوهزایی ( نوع آلپی).
ط) سنگهای اولترامافیک آلکالن.
ی) کیمبرلیت ها.
ک) کربناتیت ها.
ل) مجموعه های اولترامافیک واجد منطقه بندی (نوع آلاسکائی).
م) سنگهای اولترامافیک ( نوع آپینیت) وابسته به باتولیت های گرانیتی.
ن) سنگهای اولترامافیک مختلف غیر سیلیکاته.
ادامه مطلب ...