باد جریان هوایی است که از مراکز فشار زیاد به طرف مراکز کم فشار به حرکت در میآید. هر چه شیب فشار (تفاوت فشار) بین دو نقطه بیشتر باشد شدت جریان هوا نیز بیشتر خواهد بود. تفاوت فشار دو نقطه را گرادیان فشار میگویند.
1- بادهای آلیزه (تجارتی) : این بادها در نیمکرههای شمالی و جنوبی به ترتیب از شمالشرقی به جنوبغربی و از جنوبشرقی به شمالغربی در حال وزشند بادهای تجارتی در زبانهای اسپانیولیـ ایتالیایی و فرانسوی به ترتیب Alisios و Alisei و Alizes در زبانهای آلمانی تحت عنوان Passat مینامند تمام این اسامی فاقد منشاء شناخته شدهایی میباشند. این بادها در بین منطقه پرفشار جنب حاره و همگرایی میان حارهایی در بخش اعظمی از این مناطق در تمام طول سال میوزد. و با ثباتترین بادهای کره زمین میباشند. در نیمکره جنوبی به علت مداومت فشار زیاد جنب حاره، بادهای تجارتی به طور منظم وزیده و طوقهایی را تشکیل میدهند. از اینرو تجارتیهای سطحی در نیمکره شمالی حالات منظمتر و قویتری دارنده وسعت نفوذ کمربند تجارتیها در نیمکره شمالی در حدود 2500 کیلومتر و در نیمکره جنوبی در حدود 3000 کیلومتر است. در سطح فوقانی کمربند حاره در حدود 10 کیلومتری از سطح زمین، بادهایی با جهت مخالف تجارتیها می خورند، که آنها را آنتیترید (ضد تجارتی) میگویند.
2- بادهای موسمی : کلمه موسم دارای ریشه عربی است و به معنی فصل میباشد به بادهایی که در فصول متضاد سال با جهات مخالف می وزند موسمیها گفته میشود. این بادها در زمستان، به صورت جریان سردی از خشکی به دریا و در تابستان به صورت جریان هوای مرطوب و گرمی از دریا به خشکی میوزند. در تابستانها، قاره آسیا گرم شده و به علت تشکیل کمفشارهای حرارتی گسترده در خلیج فارس و آسیای مرکز و دشت راجستان هند، از اقیانوس هند و آرام بادهایی به جهت این مراکز کشیده میشوند این شرایط همزمان با استرالیا و توأم با تشکیل یک آنتیسیلکون در روی آن میباشد. که بادهای خروجی از آن، ضمن عبور از استوا با جهت جنوب غربی به جهت آسیا کشیده میشوند و موسمیهای تابستانی در آسیا را بوجود میآورند.
بادهای غربی : در گستره جهانی اغلب در عرض های میانه و بین حدود 35 تا 65 درجه عرض جغرافیایی و یا به عبارت دیگر از پر فشار جنب حاره به مناطق کم فشار جنب قطب شیوع دارند.
این بادها از نظر جهت و استمرار دارای خصوصیات متغیرند در سرعت و جهت حرکت آنها جریانات موجی بویژه سیلکونهای سیار و آنتی سیلکونهایی که در منطقه نفوذ این بادها از غرب به شرق حرکت میکنند اثر عمدهای دارند از اینرو ممکن است بادهای مذکور ضمن وزش از غرب به شرق خصوصیات طوفانی هم داشته باشند در زمستانهای نیمکره شمالی توسعه آنتیسیلکونهای قارهایی و بعضاً حتی سیکلونها از توسعه بارز بادهای غربی ممانعت به عمل آورده و بدین جهت بادهای مزبور به نحو بارزی بر روی اقیانوسها توسعه مییابند ولی چون در عرضهای میانه نیمکره جنوبی، شرایط قارهایی تقریباً حاکمیتی ندارد. بادهای غربی هم تقریباً حالت کمربند جهانی بخود گرفتهاند.
بادهای محلی : این بادها منطقه کوچکی را در برگرفته و معمولاً منحصر به لایههای بسیار پایین اتمسفر است.
1- نسیم دریاو خشکی : این بادها حاصل تفاوت روزانه درجه حرارت بین دریاها و خشکیها میباشد به هنگام روز، میزان فشار هوای دریاها در مقایسه با خشکیهای همجوار به علت پایین بودن نسبی درجه حرارت بیشتر است از اینرو جریان هوایی از طرف دریا به طرف خشکی برقرار میگردد و شب هنگام خشکیها سرد شده و به علت افزایش فشار هوای سطوح آنها جریان بادی از خشکی به سوی دریا میوزد.
2- بادهای کوه و دره : این بادها در اتمسفر آزاد، در نتیجه تفاوت گرمای حاصله بین درهها و دشتها که منجربه اختلاف فشار بین نواحی یاد شده میگردد بوجود میآیند.
3- فون (Foehn) : باد گرم و خشکی است که در سمت پشت به باد یک پشته کوهستانی بروز میکند و این نام منشاء خود را از آلپ گرفته است.
زمانی که هوای نسبتاً مرطوبی بر پشته کوهی صعود میکند سرد شده، تراکم حاصل از این امر به صورت بارندگی در جهت رو به باد ظاهر میشود و چنانچه در ارتفاعات ذخیرهایی از هوای سرد انباشته نباشد جریان هوا ضمن گذر از پشته کوهستانی بتدریح در شرایط بیدررو، در داخله پشت به باد گرم و خشک میگردد به طور کلی، در زمان جریان این باد، میزان نم نسبی به طور ناگهانی پایین میآید بارندگی قطع میگردد. در زمان حداکثر شدت باد، درجه حرارت به حداکثر خود میرسد و عموماً از میزان فشار هوا کاسته میشود. ذوب برفهای زمستانی، خشکی و سوزاندن مزارع و ایجاد شرایط مساعد برای حریق جنگلها از دیگر نشانههای بروز بادهایی با خصوصیات باد «فون» میباشد.
منبع: http://www.cloudysky.ir/
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Earth_Global_Circulation.jpg
شکل 1: مناطق خشک کره زمین و کمربند پرفشار جنب حاره را نشان می دهد
علت اصلی پیدایش بیابانها در روی کره زمین به دلیل عمل نکردن دو عامل اصلی ایجاد بارش یعنی هوای مرطوب و عامل صعود هواست. وجود مراکز پرفشار اطراف مدارهای راس السرطان و راس الجدی حوالی عرض های 40-20 درجه دو طرف خط استوا که به آن مراکز پرفشار جنب حاره نیز گفته می شود علاوه بر اینکه مانع صعود هوا می شود، محل نشست هوا است. بنابراین در چنین مناطقی اگر چه در برخی مناطق رطوبت کافی وجود دارد ولی به دلیل نبودن مکانیسم صعود هوا بارندگی بسیار کم و در نتیجه بیابانها ایجاد شده اند. علاوه بر بیابانهای فوق، بیابانهای سرد قطبی نیز وجود دارند که حاصل تسلط پرفشارهای عظیم و یکپارچه قطبی می باشد شکل ۱ و ۲ این مناطق را در روی کره زمین نشان می دهد.
شکل2: مناطق بیابانی کره زمین را نشان می دهد.
از جنبه های دیرینه اقلیمی بیابانها به دو نوع منطقه ای و غیر منطقه ای تقسیم می شوند[1]. وجود بیابانهای منطقه ای بسته به موقعیت آنها نسبت به پدیده های هواشناسی و در مقیاس جهانی سنجیده می شود ( منطقه فشار زیاد و فشارهای جنب مداری). شکل ۳.
شکل3: محدوده رنگ روشن مناطق بیابانی را در اطراف عرض 30 درجه در نیمکره شمالی (منطقه پر فشار جنب حاره ) نشان می دهد. همانطور که در شکل دیده می شود قسمت اعظم گستره ایران در این ناحیه قرار دارد.
ولی وجود بیابانها غیر منطقه ای نتیجه موقعیت جغرافیایی خاصی است که در حرکت جوی در مقیاس جهانی اختلال ایجاد می کنند. مانند بیابانهایی که در پناه و پشت رشته کوهها واقع شده اند( غرب ایالات متحده آمریکا- آسیای مرکزی و دشت کویر ایران) (شکل ۴) یا در وضعیتی هستند که بادهای مرطوب بزحمت به آنها می رسد(جنوب غربی ماداسگار- شمال غربی برزیل و بیابان تار در هند) و یا بیابانهای اقیانوسی که تحت تاثیر یک جریان سرد می باشند(غرب آمریکای مرکزی) (شکل۵) . بیابانهای منطقه ای به تغییرات بیلان حرارتی زمین که قبل از هر چیز از تشعشع خورشید نتیجه می شود، فوق العاده حساس می باشند. بیابانهای غیرمنطقه ای به این تغییرات حساسیت کمتری دارند، زیرا شرایط جغرافیایی ناحیه ای بر آنها غلبه دارد و این شرایط نیز کمتر تحت تاثیر پدیده های کیهانی می باشند و فقط به طور مستقیم آنها را تحت تاثیر قرار می دهند.
شکل4: بیابانهای بادپناهی را نشان می دهد. همانگونه که از شکل پیداست هنگام صعود هوا از کوهستان توده هوای مرطوب در دامنه بادگیر کوهستان رطوبت خود را از دست می دهد و به صورت هوایی خشک و گرم در دامنه بادپناه سرازیر می شود و بیابانهای بادپناهی را بوجود می آورد. دشت کویر در ایران نمونه ای از این گونه بیابان ها است
شکل 5 بیابانهای ساحلی را نشان می دهد. این بیابانها معمولا در اثر جریانهای سرد ساحلی (سواحل شمالی اقیانوس اطلس) و یا سواحلی که دور از کوهستان و ناهمواریهای سطح زمین قرار گرفته اند تشکیل می شود (سواحل دریای عمان و قسمتهای شرقی اقیانوس اطلس).
از جنبه سینوپتیکی نیز بیابانها به دو گروه تحت عنوان بیابانهای دینامیکی و بادپناهی تقسیم می شوند. در بیابانهای دینامیکی نزول هوا در زیر مرکز پر فشار جنب حاره درطول سال مانع صعود هر گونه هوایی می شود. حتی درتابستان که براثر تابش شدید خورشید هوای مجاور زمین بسیار گرم و نا پایدار می شود وجود جریان نزولی در طبقات بالای آتمسفر مانع صعود هوا و در نتیجه مانع تشکیل ابر و باران می شود. بنا براین عامل اصلی خشکی، نبودن مکانیسم صعود است. بهمین دلیل این نواحی را بیابان دینامیکی مینامند. اما بیابانهای باد پناهی بیابانهایی هستند که در پناه ارتفاعات و کوهستانهای بزرگ قرارگرفته اند. تفاوت ظاهری بیابانهای بادپناهی و بیابانهای دینامیک جنب حاره ای در پایین بودن دمای آنهاست. این گونه بیابانها جزئی از قلمرو بیابان های سرد یا نیمه بیابانی سرد محسوب می شوند. بیابانهای باد پناه و دینامیک درداخل قاره ها به هم ملحق می شوند . مثلا در ایران دشت کویر بیابان بادپناهی است در حالیکه دشت لوت بیابان دینامیکی محسوب می شود[۲]
[۲]- علیجانی بهلول و کاویانی محمدرضا، 1372 . مبانی آب و هواشناسیانتشارات سمت(چاپ دوم)
تلسکوپ فضایی هابل از دیروز تا امروز در سال 1963 آکادمی ملی علوم آمریکا پیشنهاد ساخت یک تلسکوپ فضایی بزرگ را مطرح کرد.مجلس در سال 1977 به اختصاص هزینه ساخت تلسکوپ رای دادو بدین ترتیب ساخت تلسکوپ فضایی هابل آغاز شد. تلسکوپ هابل نام خود را از دانشمند اختر شناس پر آوازه سالهای (1953- 1889) به ارمقان گرفته است. به پاس خدمات ارزنده ادوین هابل به دانش اخترشناسی یکی از بزرگترین تلسکوپ های فضایی جهان که دست کمی از صاحب نام خود در اکتشاف ندارد هابل نام گذاری شد تا هر دو با افتخاراتی بزرگ در تاریخ ثبت شوند. تلسکوپ فضایی هابل در سال 1985 تکمیل شد اما پرتاب ان به دلیل فاجعه شاتل فضایی چلنجر در سال 1986 به تاخیر افتاد و در نهایت هابل در 25 آوریل1990 توسط شاتل فضایی به فضا پرتاب شد. در روزهای اولیه هابل به ارسال تصاویری پرداخت که از تنظیم خارج بود و و وضوح لازم را نداشت ناسا با برسی بیشتر به وجود نقص فنی در سطح آیینه آن پی برد.بدین صورت که آیین در یک لبه به اندازه یک پنجاهم پهنای موی انسان انحراف داشت. در دسامبر 1993 شاتل فضایی انیور با افزودن یک دوربین برای تصحیح تصاویر آیینه تلسکوپ آن را تنظیم نمود. عملیات دوم اراعه خدمات به تلسکوپ در فوریه 1997 اغاز شد. فضا نوردان برخی قطعات هابل را تعویض کردند و روکش های جدیدی برای گرم نگه داشتن آن اضافه کردند. در اکتبر 1997 ناسا تصمیم به ادامه فعالیت هابل تا سال 2010 گرفت پیش از این قرار بود تلسکوپ تا سال 2005 در فضا بماند. در 13 نوامبر 1999 چهارمین ژیروسکوپ هابل از کار افتاد و تلسکوپ برای تعمیر از دور خارج شد زیرا دیگر قادر به نشانه گیری نبود.شاتل فضایی طی معموریتی آن را تعمییر و ارتقا داد. هابل در طی 16 سال ماموریت خود داده های بسیار ارزشمندی از منظومه شمسی گرفته تا ژرف ترین نگاه به دور دست های کیهان در اختیار دانشمندان قرار داده است. این تلسکوپ فضایی با ارسال تصاویری شفاف ، دقیق و بی نظیر ،انقلابی عظیم در دانش اخترشناسی نسبت به کیهان ایجاد نموده است. رصد خانه های زمینی و یا تلسکوپ های فضایی با توجه به نوع طراحی در طول موج خاصی(تابش الکترومغناطیس) فعالیت می کنند، هابل هم اکنون در طیف های مختلف نور از جمله فرابنفش، مرئی، فرو سرخ و... به بررسی فضای اطراف می پردازد. به عبارت دیگر از طول موج 1200 آنگستروم امواج فرابنفش گرفته تا طول موج نزدیک به فرو سرخ 2.4 میکرونی(2400 آنگستروم ) تحت پوشش این تلسکوپ است. هر آنگستروم یک صد میلیونیوم سانتی متر است. این ویژگی منحصر به فرد هابل دانشمندان را قادر می سازد تا ستارگان و کهکشان ها را از جهات مختلف بررسی نمایند. اگرچه که قطر آینه اصلی تلسکوپ هابل 2.4 متر است و در مقایسه با رصد خانه های غول پیکر زمینی تلسکوپی متوسط محسوب می شود،اما از آنجا که در ورای جو زمین قرار دارد و از هر گونه آلودگی نوری و یا آشفتگی جوی به دور می باشد ،دارای کارایی بیشتری است.به علاوه اپتیک بسیار دقیق به همراه تجهیزات بسیار پیشرفته جانبی و ثبات موقعیت آن در فضا ، از مزایای دیگر این تلسکوپ است. همین طور که پیش از این نیز اشاره شد،تیمی به سرپرستی دکتر بهرام مبشر(دانشمند کیهان شناس ایرانی و همچنین نماینده سازمان فضایی اروپا در موسسه تلسکوپ فضایی هابل) موفق شدند با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل ژرف ترین تصویر کیهان را از دور ترین کهکشانی که تاکنون شناخته شده است، بدست آورند. علاوه بر این تلسکوپ هابل با استفاده از روش طیف نگاری، موفق شده تا اتم های بنیادی سازنده جو سیارات را در فراسوی خورشید آشکار سازد؛ یکی از مشکل ترین سنجش هایی که پیرامون جستجوی حیات در خارج از منظومه شمسی صورت گرفته است. هابل به همراه رصد خانه پرتو گامای کامپتون، رصد خانه پرتو ایکس چاندرا و تلسکوپ اسپیتزر ، چهار تلسکوپ فضایی اصلی سازمان فضایی ناسا را تشکیل می دهند. تلسکوپ هابل هر چند مدت یک بار توسط خدمه شاتل های فضایی( در طی ماموریت های ویژه)مورد بررسی قرار گرفته و تجهیزات جدید بر روی آن نصب می گردد و قطعات قدیمی نیز تعمیر و یا تعویض می گردند.تمامی این موارد در ادامه فعالیت تلسکوپ هابل نقشی اساسی دارند. پایان دنیا ؟؟؟ آیا این عکس پایان دنیا را نشان میدهد؟ این عکس که در فوریه ۲۰۰۷ توسط تلسکوپ هابل گرفته شده مرگ و انفجار یک ستاره شبیه خورشید را نشان میدهد. عکس هابل از مریخ این عکس از سیاره ی مریخ توسط تلسکوپ هابل گرفته شده است و رزولیشون بالای آن(۱۰۲۴ در ۷۶۸)به شما این اجازه را می دهد که از این عکس به عنوان بکگراند کامپیوترتان استفاده کنید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
سحابی سر اسب جهان فراتر از اینهاست تصویر هابل از انفجار ستارهای شگفت انگیز تلسکوپ فضایی هابل تصاویری از یک ستاره مخابره کرده است که انفجاری غیر عادی دارد. در دی ماه سال 1380 ، ستاره ای در صورت فلکی کم فروغ تک شاخ ، به ناگاه به درخششی معادل 600000 برابر خورشید رسید و رکورد درخشانترین ستاره کهکشان ما را از آن خود کرد. این ستاره که در فاصله 200 سال نوری از زمین قرار دارد، اندکی بعد به حالت اولیه و کم فروغ خود برگشت اما این اول ماجرا بود. هابل به شکار این ستاره رفت و جزییات بسیار ارزشمندی را از پدیده موسوم به پژواک نوری یا Light echo در اطراف این ستاره آشکار کرد. با کمک این پدیده و جزییاتی که به لطف هابل از این ستاره در اختیار داریم ، اخترشناسان خواهند توانست برای اولین بار و به شکل طبیعی ساختار گاز و غبار اطراف این ستاره غول پیکر را به شکل کامل و سه بعدی تهیه کنند. آخرین باری که مورد مشابهی در کهکشان ما اتفاق افتاد و نور پژواک یافته از بین توده های غباری که اطراف ستاره مادررا فراگرفته بودندبه زمین رسید سال 1936 میلادی بود، سالها پیش از آنکه هابل به کمک ما بیاید و بتوانیم درکی درست را نسبت به سرزمین هیچستان و غبار آلود محیط میان ستاره ای به دست آوریم. در مورد این ستاره که V838 Mon نامیده می شود نور حاصل از انفجار ستاره پس از آنکه از مبدا خود حرکتش را آغاز کرد به لایه های غباری که اطراف ستاره را در بر گرفته است برخورد می کند و باز تاب آن از این لایه های غبار با اختلاف فازی نسبت به نور اصلی که در اثر انفجار مستقیما به سمت ما آمده بود ، به زمین می رسد. بنابراین به دلیل این لختلاف فاز ما می توانیم در یک بازه زمانی طولانی تصویری حقیقی و سه بعدی از لایه ای غبار اطراف ستاره را به دست آوریم . این ستاره آن قدر درخشان است که می تواند لایه های غبار اطراف خود را روشن کند و بازتاب ایجاد شده به زمین برسد. وضوح تصاویر هابل به ما کمک می کند تا امکان تهیه این اسکن سه بعدی فراهم آید. انفجار V 838 Mon از جهاتی شبیه به یک انفجار نواختری متداول است.. در یک انفجار نواختری عادی یک ستاره معمولی هیدروژن خود را به سوی کوتوله سفید همدم خود روان می سازد . این انتقال جرم تا نجا ادامع می یابد که کوتوله سفید دیگر تحمل آن را نداشته و همانند یک بمب هیدروژنی عظیم منفجر شود و هسته ای با دمای چندصد هزار درجه از خود به جا گذارد. در مورد انفجار V838 Mon ستاره لایه های خخارجی خود را از دست نمی دهد بلکه به شکل غیر معمولی گسترش پیدا می کند آن قدر عظیم که شاید دمای سطح آن قابل مقایسه با دمای یک لامپ روشنایی باشد.این رفتار منحصر به فرد بسیار غیر معمول است و تیم تحقیقاتی این پروژه که رصدهای خود رازیر نظر هوارد بوند به انجام رسانده بودند، راهی مشکل را برای درک ماهیت واقعی این پدیده پیش رو دارند.به ویژه که همانطر که گفته شداین رفتار بر مبنای نظریه های موجود در خصوص انفجارهای نواختری قابل توضیح نیست.به ویژه که برخی از رفتارهای این ستاره مشابه ستاره های سالخورده و ناپایداری است که اصطلاحا متغیرهای انفجاری نامیده می شوند. ستارگانی که به گونه ای ناگهانی و غیر قابل پیش بینی درخشان می شوند.. ساختار دایره ای شکل این پژواک نوری هم اکنون قطری معادل دو برابرقطر ظاهری مشتری را در آسمان شب اشغال کرده است.اخترشناسان انتظار دارند گسترش این ستاره تا آنجا امتداد پیدا کند که آنها بتوانند دورترین ناحیه غبار این مجموعه را نیز رصد کنند و به این ترتیب اسکن سه بعدی آنها نیز تکمیل شود. بنابراین این ستاره در طول این دهه سوژه مناسبی برای رصدهای دقیق خواهد بود. ستارگان از دید هابلهابل علاوه بر توجه بر روی تصورات گیج کننده درباره مرگ ستارگان ، به تولد آنان نیز توجه میکند. تولد ستارگان در محلی از فضا که شامل ابرهای غباری بسیار غلیظ است انجام میگیرد. این فضا بنام "شیرخوارگاه ستاره" معروف است و محتوی عناصر لازم برای خلق یک ستاره میباشد. نیروی جاذبه موجود در درون این ابرها ، باعث میشود که ذرات متحرک ، به یکدیگر جذب شده و بصورت دایره وار به دور مدار مرکزی حرکت کنند. این ذرات ، تشکیل هستهای میدهند که ستاره جدید در اطراف آن بوجود میآید. نیروی جاذبه ، مواد بیشتری جذب کرده و ستاره بزرگ میشود. عکسهای هابل نشان میدهد در همان حین که این ستارگان بزرگتر میشوند گازهای پر فشار را از خود دفع میکنند و بعضی از آنها گلولههای غلیظ گاز را با سرعتی بیشتر از 800 کیلومتر در ساعت آتش میزنند. جریانهای گازی تولید شده توسط ستارگان در حال مرگ که برای تشکیل توده گرد و غبار سیارهای جمع شدهاند، از مواد مشابهی تشکیل یافتهاند. بعد از اینکه یک ستاره میمیرد و گاهی نیز ، در هنگام مرگ ، توسط ستارگان دیگر که در حال رشد هستند بلعیده میشود و هم چنین ممکن است مواد سازنده آن برای تشکیل سیارات دیگر بکار رود. بیشتر مواد موجود روی زمین از این انفجارهای عظیم و از تودههای گرد و غبار سیارهای بدست آمدهاند. تودههای گرد و غبار سیارهای بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندانی که تلسکوپهای اولیهشان اشیاء سبز رنگی را نشان میداد و به تصور آنان شبیه سیاره اورانوس بود، کشف شد. البته تا کنون حدود یک هزار سیاره نام برده شدهاند. ![]() شاهکار دیگری از هابل: کشف یکی از پرجرمترین خوشه های ستاره ای در کهکشان |